برگ بی برگی

ّبرگ بی برگی تو را چون برگ شد / جان باقی یافتی و مرگ شد ...

برگ بی برگی

ّبرگ بی برگی تو را چون برگ شد / جان باقی یافتی و مرگ شد ...

زن ...

هر چند زن را امر کنی که پنهان شود ، او را دغذغه خود را نمودن بیشتر شود و خلق را از نهان شدن او رغبت به آن بیش گردد ، پس تو نشسته ای و رغبت را از دو طرف زیادت کنی و پنداری که اصلاح می کنی .
آن ، خود عین فساد است ، اگر او را گوهری باشد که نخواهد که فعل بد کند، اگر منع کنی یا نکنی او بر طبع نیک و سرشت پاک خود خواهد رفتن . فارغ باش و تشویش مخور . و اگر به عکس این باشد ، باز همچنان بر طریق خود خواهد رفتن . منع ، جز رغبت را افزون نمی کند علی الحقیقه.

فیه ما فیه
‫#‏مولانا‬

نگاه کن!

نگاه کن! چه زیاد و چه زود دل بستم
به گل، به می، به تبسم ، به عود، دل بستم

سکوتِ کهنه ی تبعید و ناله ی زنجیر
به هر صدا که تو را می سرود، دل بستم

و من که معنیِ وهم و شب و عدم بودم
به چشم هایِ تو – یعنی وجود - دل بستم

به خانقاه و به معبد، به آسمان، به سکوت
به هرچه عقلِ مرا می ربود، دل بستم

ستون ستون، غم تو ، شد مقیم شهر دلم
وزید بغض و به زاینده رود دل بستم

چه اعتراف غریبی ست این که سی و سه سال
به هرکسی که شبیه تو بود ، دل بستم ...


دکتر عبدالحمید ضیایی

سخن ...

سخن سایه حقیقت است ... ، چون سایه جذب کرد ، حقیقت به طریق اولی. سخن بهانه است . آدمی را با آدمی آن جزو مناسب جذب میکند نه سخن ... آن جزوست که او را در جوش و بی قرار میدارد ... آن جنسیت میان ایشان خفی است ، در نظر نمی آید .

فیه ما فیه - مولانا

این یک قانون قدیمی دنیاست

این یک قانون قدیمی دنیاست ، قانونی نامکتوب : هر کس که چیزی بیشتر دارد در همان لحظه ، چیزی هم کمتر دارد . 
(کریستین بوبن - ابله محله )

پس به هر چیزی که دل خواهی سپرد 
از تو چیزی در نهان خواهندبرد ... 
مولانا -مثنوی